با شعلهور شدن آتش درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل در خردادماه ۱۴۰۴، بازارهای مالی داخلی و بینالمللی بلافاصله تحت تأثیر موجی از نگرانیهای ژئوپلیتیکی و التهابهای روانی قرار گرفتند. تجربه نشان داده که در چنین بزنگاههایی، نخستین واکنشها از سوی بازارهایی شکل میگیرد که بهطور سنتی نقش پناهگاه امن سرمایه را ایفا میکنند؛ و در رأس آنها، بازار طلا و سکه قرار دارد.
طلا، بهعنوان دارایی ضد بحران، در تمامی دورانهای ناآرامی سیاسی و نظامی، بار دیگر خود را بهعنوان شاخصی برای سنجش درجه اضطراب جهانی تثبیت کرد. در چنین شرایطی، معاملهگران و سرمایهگذاران برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت این فلز گرانبها حرکت میکنند؛ واکنشی که این بار نیز، با شروع درگیریها در منطقه حساس غرب آسیا، بهسرعت در نمودارهای قیمتی قابل مشاهده بود.
این وضعیت تنها محدود به بازار داخلی نماند؛ بلکه در سطح جهانی نیز، نوسانات شدید در قیمت اونس طلا و افزایش حجم معاملات، بازتاب مستقیمی از ترس بازار نسبت به گسترش بحران در یکی از راهبردیترین مناطق انرژی جهان بود.
بر اساس گزارش رسمی اتحادیه فروشندگان و سازندگان طلا، جواهر، نقره و سکه تهران که در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ منتشر شد، آغاز حملات متقابل نظامی میان ایران و اسرائیل و سپس ورود مستقیم آمریکا به بحران، بهطور موقت بازار جهانی طلا را با نوسانی منفی مواجه کرد. قیمت جهانی طلا، که معمولاً در شرایط جنگی روندی صعودی به خود میگیرد، در واکنشی غافلگیرکننده، با افتی ۲ درصدی همراه شد. این کاهش، بهویژه پس از حملات ایالات متحده به مراکز حساس هستهای ایران، ناشی از موجی سنگین از شوک و ابهام در بازارهای بینالمللی بود.
اما پس از عبور از ساعات نخست بحران و با روشنتر شدن ابعاد تنش، بازار جهانی طلا وارد فاز بازگشت شد و با ترمیم هیجانات، قیمت هر اونس طلا مجدداً در محدوده ۳۳۶۸ دلار تثبیت شد؛ سطحی که نشان میدهد بازیگران بزرگ بازار همچنان طلا را بهعنوان دارایی امن در شرایط نااطمینانی ترجیح میدهند، حتی اگر در کوتاهمدت واکنش احساسی رخ دهد.
در بازار داخلی ایران، برخلاف بسیاری از پیشبینیها که انتظار جهش نجومی قیمتها را در روزهای آغازین جنگ داشتند، ثبات نسبی حاکم شد. برای نمونه، در تاریخ دوم تیرماه، قیمت سکه امامی در همان محدوده ۸۰ میلیون تومان باقی ماند و طلای ۱۸ عیار نیز نوساناتی محدود و کنترلشده را تجربه کرد. این رفتار بازار، بیش از آنکه ناشی از بیتفاوتی نسبت به تحولات سیاسی باشد، بیانگر تأثیرگذاری بالای عوامل بنیادیتر نظیر نرخ ارز، سطح تقاضای عمومی، و سیاستهای کنترلی بانک مرکزی است.
بهبیان دیگر، اگرچه تنشهای ژئوپلیتیک محرک روانی قدرتمندی برای بازار محسوب میشوند، اما تجربه فعلی نشان داده که در دورههایی که بانک مرکزی و نهادهای ناظر در مدیریت بازار ارز و طلا عملکرد هماهنگی دارند، حتی بزرگترین بحرانها نیز الزاماً به شوکهای قیمتی سنگین منجر نخواهند شد.
یکی از پرسشهای پرتکرار در روزهای اخیر در میان فعالان بازار طلا و سکه، این بوده که چرا با وجود آغاز جنگ و تنشهای کمسابقه میان ایران و اسرائیل، سکه امامی نتوانست وارد کانال ۱۰۰ میلیون تومانی شود؟ این موضوع در نگاه نخست شاید با انتظارات عمومی از بازار در دوران بحران تناقض داشته باشد، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که چند عامل مهم در مهار رشد افسارگسیخته قیمت سکه مؤثر بودهاند.
در شرایطی که بسیاری تصور میکردند نرخ ارز بهواسطه ریسکهای ژئوپلیتیکی جهش چشمگیری را تجربه خواهد کرد، بازار ارز واکنشی محدود از خود نشان داد. این موضوع بهویژه برای سکه که رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد، بهعنوان یک ترمز روانی و واقعی عمل کرد. با تثبیت نسبی دلار در کانالهای مشخص، امکان جهش قیمت سکه نیز کاهش یافت.
یکی دیگر از عوامل مهم، دخالت فعالانه نهادهای پولی و مالی در مهار تقاضای هیجانی و سفتهبازانه بود. بانک مرکزی و سایر نهادهای ذیربط با محدودسازی جریان نقدینگی و اعمال ابزارهای کنترلی مانند عرضه اوراق یا محدودیتهای معاملاتی، اجازه ندادند موج تقاضای غیرواقعی وارد بازار سکه شود.
برخلاف بسیاری از دورههای بحران در گذشته، بازارهای داخلی بهسرعت توانستند شوک اولیه را پشت سر بگذارند و رفتار منطقیتری از خود نشان دهند. با گذشت تنها چند روز از شروع درگیریها، فضای روانی بازار تا حد زیادی کنترل شد و بسیاری از معاملهگران از تصمیمات هیجانی فاصله گرفتند. همین عامل موجب شد که انتظارات غیرواقعی مانند رسیدن سکه به مرز ۱۰۰ میلیون تومان، تحقق نیابد.
در مجموع، میتوان گفت که عدم جهش قیمت سکه در شرایط بحرانی اخیر، بیش از هر چیز نشاندهنده بلوغ نسبی بازار، بهبود ابزارهای کنترلی اقتصادی، و نیز نقش تعیینکننده نرخ ارز در رفتار بازار فلزات گرانبهاست.
نگاهی به روند بازارهای جهانی در دورههای بحرانی، بهویژه جنگ روسیه و اوکراین، میتواند چارچوب تحلیلی مفیدی برای درک رفتار قیمت طلا در جریان تنش اخیر میان ایران و اسرائیل فراهم کند. در جریان بحران اوکراین، قیمت جهانی طلا تحت تأثیر موجی از نااطمینانیهای ژئوپلیتیکی، در مقاطعی تا مرز ۳۴۵۰ دلار نیز صعود کرد. این افزایش، در واقع واکنش طبیعی بازار به نگرانیهای جهانی و افزایش تقاضا برای داراییهای امن بود. با این حال، پس از فروکش کردن شوک اولیه و روشنتر شدن ابعاد درگیری، بازار وارد فاز اصلاحی شد و قیمت طلا به تدریج به سطوح متعادلتری بازگشت.
در تنش نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل نیز نشانههایی از همان الگوی رفتاری دیده میشود: افزایش آنی تقاضا برای طلا در روزهای نخست، اما عدم استمرار در روند صعودی و بازگشت به تعادل. با این حال، تفاوتهای مهمی میان دو بحران وجود دارد که باید در تحلیلها مورد توجه قرار گیرد.
برخلاف جنگ اوکراین که ابعاد جهانی و پیامدهای اقتصادی گستردهتری داشت، تنش ایران و اسرائیل هنوز بهطور عمده محدود به خاورمیانه باقی مانده است. این تمرکز جغرافیایی، نگرانیهای بازارهای جهانی را تا حدی کنترلپذیر نگه داشته است.
در حالیکه غرب در بحران اوکراین مستقیماً وارد حمایتهای نظامی و تحریمی گسترده شد، در بحران کنونی، آمریکا و متحدان اروپایی رویکردی محتاطانهتر اتخاذ کردهاند. این محافظهکاری باعث شده شدت تأثیر درگیری بر بازارهای جهانی، بهویژه بازار طلا، محدود بماند.
برخلاف جنگ اوکراین که با محوریت دو بلوک ناتو و روسیه رقم خورد، درگیری اخیر هنوز به یک رویارویی بینالمللی فراگیر تبدیل نشده است. همین موضوع موجب شده تا بازارهای جهانی بهویژه در آمریکا، اروپا و شرق آسیا، واکنش هیجانی کمتری نسبت به جنگ نشان دهند.
در مجموع، گرچه بازار جهانی طلا همان واکنش اولیه نسبت به نااطمینانی سیاسی را در قبال جنگ ایران و اسرائیل نیز از خود نشان داد، اما بهدلیل محدود بودن دامنه درگیری و موضعگیری محتاطانه قدرتهای جهانی، تأثیر نهایی این تنش بر قیمت طلا کمتر از بحران اوکراین ارزیابی میشود. این تفاوت، در تحلیل "قیمت طلا در جنگ" باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد.
در حالی که تنش نظامی میان ایران و اسرائیل به یکی از مهمترین محرکهای روانی بازارهای جهانی بدل شده، نهادهای مالی بینالمللی از جمله سیتیگروپ و سوسیته ژنرال در تازهترین تحلیلهای خود، چشمانداز بازار جهانی طلا پس از پایان احتمالی درگیری را مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس این تحلیلها، در صورت توقف درگیری و کاهش سطح تنشها، بازار طلا بهتدریج به سمت آرامش نسبی حرکت خواهد کرد. کارشناسان این مؤسسات معتقدند، در غیاب بحرانهای ژئوپلیتیکی جدید، نوسانات شدید جای خود را به یک ثبات میانمدت میدهد؛ بهویژه آنکه تقاضای احتیاطی برای طلا نیز کاهش مییابد.
در داخل ایران نیز تحلیلهای مشابهی توسط اتحادیه فروشندگان و سازندگان طلا، جواهر، نقره و سکه تهران ارائه شده است. کارشناسان این اتحادیه بر این باورند که تا زمانی که نرخ ارز در بازار آزاد جهش ناگهانی نداشته باشد، نباید انتظار افزایش غیرمنتظره قیمت سکه یا طلای داخلی را داشت. به بیان دیگر، طلا و سکه اگرچه از تحولات سیاسی و امنیتی تأثیر میپذیرند، اما در نهایت تحت تأثیر متغیرهای بنیادی اقتصادی مانند نرخ ارز، تورم و حجم نقدینگی باقی میمانند.
با این حال، یک سناریوی هشدارآمیز نیز از سوی برخی تحلیلگران مطرح شده است: در صورتی که دامنه درگیریها فراتر رفته و کشورهای دیگر منطقه نیز وارد منازعه شوند، یا در صورت تهدید امنیت مسیرهای حیاتی انرژی مانند تنگه هرمز، ممکن است شوک دوم به بازار وارد شده و باعث افزایش ناگهانی قیمتها شود. در چنین شرایطی، پناهگاههای امنی مانند طلا بار دیگر در کانون توجه سرمایهگذاران جهانی و داخلی قرار خواهند گرفت.
بهطور کلی، روند "قیمت طلا بعد جنگ" بستگی مستقیمی به سناریوی خاتمه یا گسترش تنشها خواهد داشت؛ اما در شرایط فعلی، اغلب تحلیلها به سوی بازگشت تدریجی ثبات در بازارها پس از آرام شدن فضای سیاسی و نظامی اشاره دارند.
در تمامی بحرانهای ژئوپلیتیک، بازارهای مالی و کالایی بهصورت الگووار تحت تأثیر قرار میگیرند و برخی از داراییها و کالاها بهعنوان «پناهگاههای امن» یا «مناطق پرریسک» شناخته میشوند که قیمت آنها معمولاً با جهش همراه است. در ادامه مهمترین گروههای کالایی و داراییهایی که تحت تأثیر جنگ و تنشهای نظامی دچار افزایش قیمت میشوند، معرفی شدهاند:
از دیرباز طلا بهعنوان نخستین و مطمئنترین پناهگاه سرمایهگذاران در شرایط نااطمینانی سیاسی و اقتصادی شناخته شده است. در زمان جنگ و بحرانهای منطقهای، تقاضا برای خرید طلا و سکه بهسرعت افزایش یافته و باعث رشد محسوس قیمتها میشود. این روند به دلیل حفظ ارزش و قابلیت نقدشوندگی بالای این فلز گرانبها شکل میگیرد.
در هنگام بروز جنگ و نااطمینانیهای سیاسی، تمایل برای خروج سرمایه از بازارهای داخلی افزایش مییابد و تقاضا برای ارزهای خارجی بالا میرود. این مساله، بهویژه در کشورهایی که با نوسانات ارزی مواجه هستند، باعث افزایش نرخ دلار و سایر ارزها میشود و فشار مضاعفی بر بازارهای داخلی وارد میکند.
جنگها در منطقه خاورمیانه که قلب تولید و صادرات نفت جهان است، به سرعت بازار انرژی را تحت تأثیر قرار میدهند. تهدید مسیرهای حیاتی مانند تنگه هرمز یا اختلال در تولید و صادرات نفت، قیمت حاملهای انرژی را به شدت افزایش میدهد که این افزایش به نوبه خود میتواند موجی از تورم و افزایش قیمت کالاهای دیگر را نیز به دنبال داشته باشد.
جنگ و بحرانهای نظامی معمولا روند واردات کالاهای اساسی مانند دارو، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی را با چالش مواجه میسازد. اختلال در زنجیره تأمین و افزایش هزینههای حملونقل باعث کاهش عرضه این کالاها و افزایش قیمت آنها میشود، موضوعی که میتواند فشار مضاعفی بر معیشت مردم وارد آورد.
این الگوهای کلی نشان میدهد که در شرایط بحرانی، بازارهای مختلف با واکنشهای هماهنگ و البته پیچیده مواجه میشوند که مدیریت آن نیازمند درک دقیق از تحولات ژئوپلیتیک و اقتصادی است.
زمانی که تنشهای نظامی و بحرانهای ژئوپلیتیکی اوج میگیرد، بازارهای مالی به شدت ناپایدار میشوند و سرمایهگذاران با چالش حفظ ارزش داراییهای خود مواجه میشوند. در چنین شرایطی، اتخاذ استراتژیهای هوشمندانه برای کاهش ریسک و مدیریت سرمایه اهمیت حیاتی پیدا میکند. کارشناسان اقتصادی و مالی پیشنهاد میکنند که در زمان جنگ و بحرانهای مشابه، سرمایهگذاران به نکات زیر توجه کنند:
طلا و سکه فیزیکی، بهعنوان داراییهای ملموس و سنتی، معمولاً در دورههای بیثباتی اقتصادی و سیاسی، بهترین محافظت را از سرمایه به عمل میآورند. این نوع سرمایهگذاری بهدلیل نقدشوندگی بالا و قابلیت نگهداری آسان، گزینه اول بسیاری از سرمایهگذاران است.
برای کسانی که تمایل به خرید فیزیکی طلا ندارند یا به دنبال گزینهای با سهولت معامله و شفافیت بیشتر هستند، صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا راهحلی مناسب محسوب میشوند. این صندوقها امکان خرید و فروش آسانتر و مدیریت بهینهتر داراییها را فراهم میآورند.
با وجود اینکه در زمان بحران، تقاضا برای ارزهای خارجی افزایش مییابد، توصیه میشود ورود به این بازار با دقت و دوری از هیجانات صورت گیرد. رفتارهای هیجانی میتواند باعث زیانهای غیرضروری شود، بنابراین سرمایهگذاران باید با تحلیل دقیق و برنامهریزی وارد این حوزه شوند.
اگرچه بازارهای انرژی و کشاورزی ممکن است تحت تأثیر جنگ نوساناتی داشته باشند، افزایش قیمت جهانی نفت و کالاهای اساسی میتواند فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری فراهم کند. افزودن این بخشها به سبد سرمایهگذاری، ریسک کلی پرتفوی را کاهش میدهد و از نوسانات شدید بازار طلا و ارز میکاهد.
بازارهایی مانند بورس و رمزارزها بهدلیل حساسیت بالا به اخبار و رویدادهای جهانی، در شرایط جنگ بسیار ناپایدار هستند. سرمایهگذاری در این حوزهها تنها با دانش کامل، تحلیل بنیادی و داشتن استراتژی بلندمدت توصیه میشود تا از زیانهای احتمالی جلوگیری شود.
در نهایت، کلید موفقیت در زمان جنگ، اتخاذ تصمیمات آگاهانه، پرهیز از رفتارهای هیجانی و مدیریت ریسک هوشمندانه است. توجه به توصیههای کارشناسان و دنبال کردن روندهای بازار میتواند به حفظ سرمایه و حتی بهرهبرداری از فرصتهای پیشرو کمک کند.
در شرایط ناپایدار، مهمترین نکته این است که سرمایهگذاران از تصمیمگیریهای شتابزده و مبتنی بر احساسات پرهیز کنند. بهتر است پیش از هر اقدام، وضعیت بازار و تحولات سیاسی را به دقت رصد کرده و با تحلیلهای کارشناسی مشورت نمایند.
پرتفوی متنوع از داراییهای مختلف مانند طلا، ارز، سهام شرکتهای دارای ثبات و کالاهای اساسی میتواند ریسک کلی سرمایه را کاهش دهد و در برابر نوسانات شدید بازار محافظت ایجاد کند.
در زمان بحران، سرمایهگذاری در داراییهایی با نقدشوندگی بالا و ریسک کمتر، مانند طلا و صندوقهای سرمایهگذاری طلا، گزینهای مطمئن برای حفظ ارزش سرمایه است.
با توجه به تأثیر مستقیم نرخ ارز بر بازار طلا و سکه، سرمایهگذاران باید وضعیت بازار ارز را به دقت دنبال کرده و در صورت مشاهده نوسانات شدید، استراتژی خود را بهروزرسانی کنند.
بهرهگیری از نظرات تحلیلگران حرفهای و کارشناسان مالی، بهویژه در شرایط بحران، میتواند در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بهطور چشمگیری کمک کند.
بهتر است سرمایهگذاران برای تمامی احتمالات، از جمله ادامهدار شدن جنگ یا برقراری آتشبس، برنامهریزی داشته باشند تا در هر شرایطی بتوانند واکنش مناسبی نشان دهند.
بازار طلا در ایران و سطح جهانی، در واکنش اولیه به تنشهای نظامی میان ایران و اسرائیل، برخلاف بسیاری از پیشبینیها، رفتاری نسبتا کنترلشده و محدود از خود نشان داد و پس از گذشت چند روز، روندی آرامتر و با ثباتتر را تجربه کرد. بررسی دادههای تاریخی و تجارب مشابه در بحرانهای پیشین، مانند جنگ روسیه و اوکراین، به روشنی بیانگر این است که اگر جنگ به سرعت پایان یابد، بازار طلا نیز بهتدریج هیجانات و نوسانات کوتاهمدت را پشت سر گذاشته و به سمت بازگشت به روند طبیعی و تعادلی حرکت خواهد کرد.
با این حال، در صورتی که تنشها همچنان ادامه یافته و یا دامنه درگیریها فراتر رفته و به کشورهای دیگر منطقه تسری پیدا کند، احتمال رشد شدید و پایدار قیمت طلا و سکه به شدت افزایش خواهد یافت. این وضعیت میتواند به دلیل افزایش تقاضای پناهگاههای امن و همچنین فشار بر سایر بازارهای مالی و ارزی شکل بگیرد.
از سوی دیگر، نقش کلیدی سیاستگذاران پولی و نهادهای مالی در مدیریت بازار و کنترل تقاضا، به ویژه در شرایط حساس کنونی، بیش از پیش برجسته شده است. توانایی این نهادها در تنظیم عرضه و مهار رفتارهای سفتهبازانه، میتواند از نوسانات غیرمنطقی قیمتها جلوگیری کند و به ثبات بازار کمک نماید.
در نهایت، بهترین راهکار برای سرمایهگذاران و فعالان بازار، اتخاذ رویکردی منطقی و هوشمندانه، پرهیز از تصمیمات هیجانی و نگاه تحلیلی به تحولات اقتصادی و سیاسی است. تنها با چنین رویکردی است که میتوان با موفقیت از بحرانهای پیشرو عبور کرد و حتی فرصتهای جدید را شناسایی نمود.
Powered by Froala Editor
برای درج دیدگاه خود ابتدا به سیستم وارد شوید.
ورود